تحولات لبنان و فلسطین

۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۸
کد خبر: 1002902

امروز تولد محمود دولت‌آبادی است. او زادهٔ ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در سبزوار است؛ نویسنده اهل ایران که لقب «شوالیه‌ ادب و هنر ایران» را دارد.

دولت‌آبادی در ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولت‌آباد سبزوار متولد شد.پدرش عبدالرسول و مادرش فاطمه نام داشت که همسر دوم پدر بود. دبستان را به مدرسه مسعود سعد سلمان رفت و در آن زمان تمام عاشقانه‌هایی را که موجود در روستا بوده را خواند. پدرش با اینکه مدت زیادی در حوزه درس نخوانده بود، از مراجع دینی به‌شمار می‌رفت و به گفته خودش تأثیر زیادی بر وی گذاشت؛ زیرا به واسطه او با سعدی، حافظ و شعرای کلاسیک فارسی آشنا شده‌است. او پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگون پرداخت. سپس به مشهد رفت و در آنجا با سینما و نمایش آشنا شد. سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول به کار شد. از آغاز دههٔ چهل در کلاس‌های نمایش شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد. اولین کاری که وی منتشر کرد یک داستان کوتاه به نام «ته شب» بود که در بولتن تئاتر منتشر شد. او در دههٔ چهل در نمایشنامه‌هایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد. دولت‌آبادی همین‌طور که به عنوان یک بازیگر و بعدها به عنوان کارگردان به کار ادامه می‌داد، داستان‌های کوتاه می‌نوشت.

دولت‌آبادی کار منظم داستان نویسی را با انتشار «ته شب» در سال ۱۳۴۱ آغاز می‌کند که در آثار او از همان نخستین اثر تا آخرین آنها سلوک خطوط تفکری کلی نگر و نشانه‌هایی مشخص وجود دارد، همچنین تسلط‌های رشک آمیز او در فضاسازی و دیالوگ نویسی از همان آغاز کار پیداست.

در دههٔ ۱۳۵۰ به زندان افتاد.  در طول دورانی که محمود دولت آبادی در حبس بود، با چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی بسیاری آشنا شد. علی شریعتی، آیت‌الله سید محمود طالقانی، آیت‌الله حسینعلی منتظری و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی از جمله همبندان او در زندان بودند. زندان همچنین فرصت دیگری در اختیار محمود دولت آبادی قرار داده بود تا فکر کند و فکرهایش را در قالب داستانی شکل دهد. مثلاً کتاب «جای خالی سلوچ» یکی از نتایج زندان است.

محمود دولت آبادی پس از آزادی از زندان، نوشتن کتاب نیمه‌تمامش را ادامه می‌دهد و در فاصله‌ی بین سال‌های 1357 تا 1363، کتاب ده جلدی «کلیدر» را  منتشر می‌کند. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال به طول انجامید.    

امروز تولد شوالیه ادب و هنر ایران است

بهترین کتاب‌های محمود دولت آبادی

  • کلیدر (Kelidar) نام‌آورترین اثر اوست. داستانِ بیشترِ نوشته‌های دولت‌آبادی در روستاهای خراسان رخ می‌دهد و راوی رنج و محنت روستاییان شرق ایران است.کلیدر بر اساس حوادث واقعی نوشته شده و متاثر از فضای ملتهب و آشفته سیاسی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم در ایران است. این کتاب روایتگر بخشی از زندگی گل محمد، قهرمان مردمی سبزوار، و خانواده اوست. البته این رمان بلند تنها به زندگی گل محمد و خانواده‌اش محدود نمی‌شود و فضایی بسیار پر شاخ و برگ با نزدیک به صد شخصیت مختلف دارد که زندگی روستایی‌ها و رعایا در آن دوران را بسیار دقیق توصیف می‌کند. در واقع، نویسنده با روایت زندگی گل محمد، از زندگی مردم روستایی و رنج‌کشیده می‌گوید که در فضای سیاسی ملتهب و درگیر جنگ جهانی دوم زندگی می‌کنند. 

  • جای خالی سلوچ (Missing Soluch) در سال 1358 به چاپ رسید. این کتاب داستان زندگی مرگان است، زنی که روزی متوجه جای خالی همسرش سلوچ می‌شود. مرگان سخت تلاش می‌کند تا با نبودن همسرش کنار بیاید و زندگی‌ خود و فرزندانش را حفظ کند.

  • کارنامه سپنج در سال 1368 انتشار یافت. این کتاب مجموعه داستان‌های کوتاه و بلندی است از محمود دولت آبادی. او بسیاری از این داستان‌ها را در پانزده‌ سال اولی نوشته که به عنوان نویسنده مشغول نوشتن بوده است.

  • نون نوشتن در سال 1388 چاپ شد. این کتاب مجموعه یادداشت‌هایی است که در فاصله‌ی پانزده سال نوشته است. این یادداشت‌ها که گاه شکل جستار به خود گرفته‌اند، بدون هیچ تغییری در یک مجموعه گردآوری و منتشر شده‌اند. 

  • طریق بسمل شدن در سال 1397 منتشر شد. این کتاب روایتی از جنگ هشت‌ساله میان ایران و عراق است که به مدت ده سال در صف انتشار مجوز بوده است. 

  •  سلوک؛ نمایندهٔ جریان سیال ذهن در آثار محمود دولت آبادی است. نگارش این داستان در اواخر دهه هفتاد انجام گرفت و این کتاب در اوایل دهه هشتاد منتشر شد. سلوک داستان عاشقانه‌ای است که با سایر آثار محمود دولت آبادی بسیار متفاوت است. گرچه اینجا هم‌چنان با زبان فاخر نویسنده مواجه هستیم، این تفاوت بیشتر از حیث زبان وهم‌آلود و تکنیک جریان سیال ذهنی است که دولت‌آبادی به کار گرفته تا زمان‌ها و مکان‌های موازی درهم‌تنیده بشوند و از دل آن مفاهیم عمیقی ظاهر بشوند. این رمان روایتگر عشق مردی به نام قیس به دختری است که هفده سال از او کوچکتر است و در واقع او سمبلی از مرد شرقی است که زنان را چون شئی‌ای از آن خود می‌دانند و می‌خواهند. این رمان از این جهت سلوک نام دارد که ما در طول آن سیر و سلوک مبدل شدن عشقی قدیمی به نفرت را نظاره‌گر هستیم. چنانکه در جایی از این رمان می‌خوانیم : «به زنی می‌اندیشم که چون از درون من می‌رفت، یک چاه بی کبوتر در من به­ جا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان می‌شود به لغت و گفته می‌شود خلأ. ستون درون من تهیِ خود را به جا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاریک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ‌های پر مُخافت چاه؟»

جوایز و افتخارات محمود دولت آبادی

  •   محمود دولت آبادی در سال 1377 برنده‌ جایزه‌ بیست سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی شد.
  •    در سال 1381، محمود دولت آبادی جایزه‌ی ادبی یلدا را به دلیل فعالیت‌های ادبی‌اش، از آن خود کرد.
  •     رمان «زوال کلنل» در سال 2012 نامزد جایزه‌ بوکر شد و در سال 2013 موفق شد تا جایزه‌ یان میخالسکی سوئیس را از آن خود کند.
  • دولت فرانسه در سال 2014 نشان شوالیه‌ ادب و هنر را به محمود دولت آبادی اعطا کرد.

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از آثار محمود دولت آبادی

طرح اولیه‌ی بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌هایی که در تلویزیون ایران پخش شده است به محمود دولت آبادی تعلق داشته است. مسعود کیمیایی فیلم «خاک» را با اقتباس از «آوسنه‌ی بابا سبحان» ساخته است. هرچند به متن اصلی وفادار نبود و این عدم وفاداری او سبب شد تا نویسنده نقدی بر این اثر بنویسد. دولت آبادی همچنین درباره‌ فیلم «گوزن‌ها» که آن هم ساخته‌ مسعود کیمیایی است، همین نظر را داشت؛ فیلم‌نامه‌ی گوزن‌ها اقتباسی از نمایشنامه«تنگنا» اثر محمود دولت آبادی است. 

محمود دولت آبادی در خاطراتش از نوشتن طرح یک سریال برای تلویزیون می‌نویسد. زمانی که سریال «سربداران» از تلویزیون پخش می‌شود، با درج نام نویسنده مخالفت می‌شود. این اتفاق برای فیلم‌های دیگری از جمله فیلم «اتوبوس» و فیلم «مادیان» هم رخ می‌دهد و هر دو با نام دیگری به جز نام نویسنده اکران می‌شوند. 

محمود دولت آبادی از نگاه دیگران  

  •  سیمین بهبهانی، شاعر و غزل‌سرای ایرانی، محمود دولت آبادی را نویسنده‌ای توانا می‌داند که در قلمرو محدود و معین روستا و مردم روستایی، با وسعت خیالی حیرت‌آور می‌نویسد. شخصیت‌های کتاب‌های او مردم عادی هستند و او در نشان دادن رنج این طبقات محروم، بسیار قوی عمل کرده است.
  • محمدعلی جمالزاده، پدر داستان مدرن ایرانی، اعتقاد دارد که کلیدر یکی از بهترین رمان‌هایی است که خوانده است. کتابی که از آن با لفظ «شاهکار» یاد می‌کند و در بین رمان‌های ایرانی و خارجی نظیرش را ندیده است. 
  • علی اشرف درویشیان، نویسنده‌ ایرانی که در آثار خود نیز به طبقات فرودست و فقیر جامعه اشاره می‌کند، محمود دولت آبادی را بنیان‌گذار ادبیات بومی می‌داند. 

جملات برگزیده محمود دولت آبادی در آثارش

  • فکر می‌کنم هنرمند باید بتواند در هر لحظه‌ای از زندگی خود، سه حالت عمده‌ انسانی را در خود فراهم داشته باشد. یعنی در آن واحد، باور کودکانه، سرشاری و شوق جوان‌سرانه و تأمل و بردباری پیرانه‌سر را یک‌جا در خود داشته باشد تا بتواند متأثر بشود مثل یک کودک، عاشق و برانگیخته بشود مثل یک جوان؛ و در تأمل و بردباری زندگی را و مسائل آن را بکاود و کار خود را بسنجد و بیازماید، مثل یک انسان پخته و دوراندیش. (کتاب نون نوشتن)
  • ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل، تو را آزاد، آباد و سربلند؛ با چشمان باور خود خواهند دید؟ ای مادر ما، ای ایران! جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟ چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد؛ ای ما نثار عافیت تو! (کتاب نون نوشتن)
  • به فکرم رسیده است که «وقتی هنر تحت‌الحمایه‌ی سیاست قرار می‌گیرد» درست بدان می‌ماند که زنی نتواند بدون اجازه‌ شوهرش جایی برود یا کار مستقلی انجام دهد. (کتاب نون نوشتن)
  • و هنوز به چشم می‌توانیم ببینیم که زنان ما در جاهای مختلف ایران پابه‌پای مرد کارهای دشوار انجام می‌دهند، در امر دامداری، کشاورزی، نساجی و غیره... و در سهمی که از عذاب زندگی می‌برند و نیرویی که در مقاومت و سختکوشی در برابر این زندگی مصرف می‌کنند هم هیچ کم از مردها ندارند. (کتاب ما نیز مردمی هستیم)
  • در این جهان گرد و فراخ، کم آدمی رهاست، آزاد است. هر تنابنده گرفتار در گرفتار است. پنداری مردمان در تار عنکبوتی بی‌پایان گرفتار آمده‌اند. هرتن، بندی تنی دیگر، چیز دیگر. شانه‌هایشان بسته شده است. دستهایشان بسته شده است. مغزهایشان، زبانهایشان بسته شده است. (کلیدر)
  • امروز تولد شوالیه ادب و هنر ایران است

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.